Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-28@20:27:56 GMT

گفتگوی متفاوت با قاضی پرونده خفاش شب تهران! + بیوگرافی

تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۵۷۳۱۵

گفتگوی متفاوت با قاضی پرونده خفاش شب تهران! + بیوگرافی

به گزارش رکنا، حمیدرضا گودرزی یکی از حقوقدانانی است که این روزها او را با وکالت پرونده محمد علی نجفی شهردار سابق تهران می‌شناسیم اما او در سال‌های قبل قاضی پرونده‌های مهمی چون جنایت در بانک کشاورزی، شاهرخ و سمیه، خفاش شب و... بوده است که به‌زعم اغلب کارشناسان حقوقی، وی در کارش موفقیت قابل توجهی را تجربه کر ده و حالا بعد از 4 دهه فعالیت به صراحت می‌گوید که هیچگاه به‌دنبال اسم و رسم نبوده و عشق به کارش او را تا رسیدن به این جایگاه یاری کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرگذشت قاضی جنایی بازنشسته

شما بعد از تحصیلات دانشگاهی بلافاصله وارد کار قضاوت شدید و در ابتدا به‌عنوان دادیار دادسرای کرمانشاه و بعد از 2 سال در همدان به‌عنوان دادیار دادگاه کیفری کارتان را ادامه دادید. پس از آن رسیدگی به پرونده‌های جنایی را در دستور کارتان قرار دادید. مهم‌ترین پرونده‌های شما در آن سال‌ها چه بود؟

در آن سال‌ها پرونده‌های متعددی را مورد بررسی قرار دادم و در بازه زمانی سال‌های 66 تا 68 چند پرونده شاخص داشتم که معروف‌ترین آن پرونده قتل رئیس یکی از شعب بانک کشاورزی بود که از سوی سارقان مسلح به طرز فجیعی او و خانواده‌اش را که ساکن طبقه بالای بانک بودند قتل عام و پس از آن هم خزانه بانک را تخلیه کرده بودند. من برای این پرونده تا مدتها زندگی خصوصی‌ام را تعطیل کردم تا بالاخره توانستم قاتلان پرونده را شناسایی و دستگیر کنم و پول‌های به سرقت رفته را هم برگردانم. پرونده دیگری که بسیار ویژه بود پرونده آدم ربایی بچه‌های کوچک در همدان بود که آدم ربا بچه‌ها را پس از ربودن مورد تجاوز قرار می‌داد و بسیاری از والدین در آن شهر ابراز نگرانی می‌کردند و برخی از مادران بچه‌های ربوده شده دست به خودکشی زدند که بازهم موفق شدم متهم را در کوتاه‌ترین زمان ممکن شناسایی و دستگیر کنم.

بعد از کرمانشاه و همدان در سال 69 به‌عنوان بازپرس ویژه قتل تهران و رئیس شعبه 18 بازپرسی منصوب شدید. رزومه شما نشان می‌دهد که در تهران هم عملکرد قابل قبولی داشتید بویژه به سرانجام رساندن قتلی که در سال 1334 رخ داده بود و شما پس از 35 سال راز پنهان آن را کشف کردید، آن هم در سن 36 سالگی.

بله به‌نظرم یکی از مهم‌ترین پرونده‌هایی است که به آن رسیدگی کردم همین پرونده‌ای که شما به آن اشاره کردید. فردی به قتل رسیده بود و پس از آن توسط قاتل در دو طبقه زیرزمین یک مغازه کبابی دفن شده بود. بالای کبابی هم چند طبقه خانه مسکونی وجود داشت. وقتی پرونده را بررسی کردم دیدم هیچ سرنخی وجود ندارد. تحقیقات زیادی کردم تا بالاخره توانستم عامل قتل و محل دفن جسد را شناسایی کنم. به خاطر دارم که هنگام حفاری محل کشف جسد بسیاری از همکاران من را از ادامه کار نهی کردند و گفتند که جست و جو نتیجه‌ای ندارد اما من کارم را با جدیت ادامه دادم با اینکه آن خانه هر لحظه ممکن بود فرو بریزد اما در نهایت به یک آب انبار رسیدم و پس از آن هم اسکلت مقتول، چاقویی که با آن به قتل رسیده بود و حتی سکه‌هایی را که همراهش بود پیدا کردم و قاتل هم دستگیر شد.

پیگیری پرونده‌هایی که به نوعی مختومه شده بود بیشتر به قصد پیشرفت و تجربه بود یا عطش دیده شدن و به اسم و رسم رسیدن را داشتید؟

اگر عشق نباشد با اسم و رسم تنها نمی‌توان هیچ‌کاری انجام داد. در بحث رسیدگی به این پرونده‌ها 2 مسأله برایم وجود داشت. در کار جنایی اگر عشق نباشد هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شود بنابراین من از ابتدای ورودم به عرصه قضا به کشف حقیقت علاقه داشتم و با عشق آن را دنبال کردم. رسیدن به عدالت باید در روح و جان آدم وجود داشته باشد. من به خاطر رسیدگی به پرونده هایم بیش از 10 سال خواب راحت نداشتم. در بسیاری از پرونده‌ها برای رسیدن به حقیقت بسیاری از شب‌ها تا صبح بیداری کشیدم تا به سرنخ درستی برسم و راز یک جنایت را کشف کنم. این در خانواده انسان هم تأثیر می‌گذارد. من در اغلب مواقع همه زندگی‌ام کارم شده بود. بنابراین تنها به اسم و رسم فکر نمی‌کردم و به کارم عشق داشتم.

پس از انحلال دادسرا وتشکیل دادگاه‌های عمومی، شما هم رئیس یکی از شعب آن شدید. در آن برهه 2 پرونده مهم داشتید. یکی شاهرخ و سمیه و یکی خفاش شب. رسیدگی به این دو پرونده به خاطر توانایی و موفقیت‌های شما در کشف جرایم بود یا کاملاً اتفاقی به شما محول شد؟

واقعاً به خاطر شایستگی من نبود، من در زمان وقوع جنایت از سوی شاهرخ و سمیه بازپرس کشیک قتل بودم. اما در پرونده خفاش شب کشیک من نبود. در ابتدا پرونده دست بازپرس دیگری بود اما چون قتل‌ها سریالی انجام شد و حساسیت زیادی به وجود آمد پرونده به من سپرده شد.

افراد جامعه اغلب وکلا، حقوقدان‌ها و قضات را افرادی بسیار منطقی با تصمیم‌های عقلانی می‌بینند. شما که نزدیک به 4 دهه در کار حقوق و قضا فعالیت کردید آیا تاکنون احساساتتان بر عقلتان غلبه کرده؟ به طور مثال در پرونده خفاش شب بسیاری از مردم بر این باور بودند که مجازات اعدام برای خفاش شب کم است و باید مجازات بیشتری را تحمل کند...

قاتل زیر 18 سال نباید اعدام شود

من دیدگاهم این نبوده. من هنوزهم معتقدم که بچه‌های زیر 18 سال را نباید اعدام کرد. کنوانسیون‌های جهانی هم این موضوع را تأیید کرده. البته در حال حاضر با وجود قوانین اسلامی در کشور ما شاهد آن هستیم که پیشرفت‌های بسیار خوبی در مسائل حقوقی اتفاق افتاده. یعنی متهم زیر 18 سال باید به پزشکی قانونی معرفی و ثابت شود که به لحاظ عقلی طفولیت نداشته است. اما در پرونده خفاش شب موضوع فرق می‌کرد او علاوه بر اینکه بسیاری از خانواده‌ها را نابود کرد، تشویش و اضطراب زیادی در جامعه به وجود آورد.

در زندگی خانوادگی خودتان چطور؟ فرزندان شما با یک حقوقدان طرف هستند یا یک پدر و دوست مهربان؟

من از ابتدا راجع به فرزندانم بسیار حساس بودم و با آنها ارتباط دوستانه‌ای داشتم و همیشه هم فرزندانم مثل یک رفیق همه مسائلشان را با من در میان گذاشته‌اند. من یاد گرفتم که بین خودم و فرزندانم دیوار نکشم. چون مطمئنم دیوار بین پدر و فرزندان می‌تواند دستمایه بروز بسیاری از تخلفات باشد و بنیان خانوادگی را ویران می‌کند. من با دوستان و همکارانم هم هیچ‌وقت خشک و رسمی برخورد نکرده‌ام چه برسد به فرزندان و خانواده ام. دیدن قتل‌ها، مرگ‌ها و جنایات در پرونده‌ها درس‌های بزرگی به من که سال‌ها بازپرس بودم داده است. واقعاً بازپرس جنایی خشن نیست. چون می‌داند که زندگی یک لحظه است. هیچ‌کس مثل بازپرس جنایی نمی‌داند که چقدر زندگی بی‌ارزش است. همه من را متهم می‌کنند که بیش از اندازه به خانواده محبت می‌کنم. چون می‌دانم که یک جنایت، قتل و اتفاق بد می‌تواند در هر لحظه و برای هرکسی پیش بیاید پس خوب است تا وقتی که هستیم خوب باشیم.

وقتی قدر این لحظات را می‌دانید و محبت کردن و خوب بودن را بلدید، در پرونده‌هایی که به‌عنوان قاضی و بازپرس فعالیت می‌کردید هم تا این حد قدرشناس لحظه‌ها بودید؟

من سعی کردم پرونده‌ای را که به من سپرده شده به بهترین نحو مورد رسیدگی قرار دهم و به کشف جرم برسم اما پس از حاصل شدن نتیجه و موفقیت در پرونده هیچگاه به‌دنبال مجازات متهمان نرفتم و سعی کردم پرونده‌ها را با رضایت خاتمه دهم. من در کرمانشاه به بازپرس موقوفی تعقیب معروف بودم. نمونه دیگرش پرونده دکتر نجفی- شهردار سابق تهران- و شاهرخ و سمیه و بسیاری دیگر از پرونده‌هایی است که در آن نقش داشتم. اگر در پرونده امثال خفاش شب به‌دنبال رضایت نرفتم به خاطر این بود که زندگی مردم را ویران کرده بود.

آیا پرونده‌ای هم داشتید که بخواهید با آن همذات پنداری کنید؟

بله. روزی پرونده‌ای با موضوع آدم ربایی کودکی به‌نام آرین به من گزارش شد. ساعت حدوداً 2 بعدازظهر بود. وسایلم را جمع کردم و به خانه رفتم تا ناهار بخورم. وقتی در خانه را زدم پسرم که همسن و سال آرین بود در را باز کرد و گفت که بابا بیا ناهار بخوریم در حال رفتن به داخل خانه بودم که یک لحظه با خودم گفتم کودک خانواده‌ای که همسن پسر من است در چنگال آدم رباهاست و من با خیال راحت با پسرم ناهار بخورم. همان موقع برگشتم و با مأموران آگاهی به خانه آرین کوچولو رفتم. در آنجا به یکی از اقوامشان مشکوک شدم و در نهایت به اینجا رسیدیم که او همدست آدم ربایان است و پس از شناسایی محل اختفای آرین و آزادی او ساعت 8 شب به خانه برگشتم و به پسرم گفتم حالا بیا با خیال راحت باهم شام بخوریم. من واقعاً برای قربانیان پرونده هایم نگران بودم.

چه عاملی شما را ترغیب می‌کرد که در کارتان جدی باشید؟

من زمانی که قاضی و بازپرس بودم با عشق کارم را انجام می‌دادم و حالا هم که وکیلم علاوه بر عشق ضوابط و قواعدی دارم. هرگز برای پول کار نکردم و اگر ببینم در پرونده‌ای حق با شخصی نیست هیچگاه در جایگاه دفاع از او حاضر نمی‌شوم و پرونده‌اش را قبول نمی‌کنم. من اگر پرونده دکتر نجفی را قبول کردم به‌خاطر این است که ایشان را محق می‌دانم. وگرنه ورود نمی‌کردم. حقش بود که از او دفاع کردم و به کارم در این پرونده افتخار می‌کنم و به هیچ وجه هم در کارم عقب نشینی نخواهم کرد. هنر من کشف جنایت در بیش از 80 درصد پرونده‌هایی است که به من محول شده بود. این آمار تنها یک معنا دارد و آن هم عشق به کارم است.

نقش مطبوعات را در کشف جرایم و کمک به قاضی چگونه می‌بینید؟

من در زمانی که بازپرس جنایی بودم همواره ارتباطم با مطبوعات خوب بود چرا که معتقد بودم مطبوعات و رسانه‌ها بازوی بسیار محکمی برای حل بسیاری از مشکلات هستند.

آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا نجفی قتل سرقت جسد عشق اعدام اخبار حوادث ایران مشکلات قاضی عکس جنایی سهام عدالت قیمت خودرو کرونا ایران بازیگر سینما و تلویزیون تجاوز سرباز یک زن دختر کرونا قیمت قتل فیلم پرونده خفاش شب شاهرخ و سمیه پرونده هایی پرونده ها پرونده ای اسم و رسم پس از آن بچه ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۵۷۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری ۵ نفر در ارتباط با قتل بازپرس سابق در آمل

تحقیقات پلیس برای رازگشایی از قتل مرموز وکیل بابلی که پیکرش در آمل کشف شده بود به دستگیری ۵ متهم و کشف انگیزه این جنایت منجر شد.   به گزارش رکنا، این وکیل دادگستری ۵۲ ساله که مهران رحیمی نام داشت، سال‌ها قبل به‌عنوان قاضی در قوه قضاییه مشغول به‌کار بود. ازجمله سمت‌های او می‌توان به بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری و بازپرس دادسرای ناحیه ۱۲ تهران اشاره کرد.   او چند سال قبل از سمت قضاوت کنار کشید و به وکالت روی آورد. دفتر وکالت رحیمی در شمال تهران واقع شده بود و او بیشتر، پرونده‌های مالی را قبول می‌کرد.   روز جمعه خبری درباره کشف جسد این وکیل دادگستری در آمل منتشر شد. پیکر بی‌جان او در خودرویش در نزدیکی پرتگاهی در منطقه‌ای جنگلی کشف شده بود، اما مرگ او مشکوک به‌نظر می‌رسید و معلوم نبود که بر اثر چه حادثه‌ای جانش را از دست داده است.   در این شرایط بود که جسد وی برای انجام معاینه و روشن شدن علت فوت به پزشکی‌قانونی منتقل شد. در شرایطی که متخصصان پزشکی‌قانونی بعد از کالبدشکافی و انجام معاینه‌های تخصصی پی بردند این وکیل به قتل رسیده، کارآگاهان پلیس آگاهی نیز در جریان بررسی‌های میدانی خود به شواهدی مبنی بر قتل او دست یافتند.   این وکیل ۵۲ ساله اهل روستای دونه‌سر بابل بود، اما در تهران زندگی می‌کرد. با وجود این، تحقیقات نشان می‌داد یک خانه ویلایی در یکی از روستا‌های بابلسر داشته که گاهی به آنجا می‌رفته است.   کارآگاهان با انجام تحقیقات در این خانه ویلایی پی بردند که عاملان جنایت او را در خانه ویلایی‌اش به قتل رسانده و سپس جسدش را به یکی از مناطق جنگلی آمل منتقل کرده‌اند.   آن‌ها قصد داشتند با این کار دست به صحنه‌سازی بزنند و مرگ این وکیل دادگستری را حادثه جلوه دهند. با به‌دست آمدن این سرنخ‌ها مأموران گام به گام به کشف حقیقت نزدیک‌تر شدند تا اینکه سرانجام ۵ نفر را که ۲ نفر از آن‌ها به‌طور مستقیم در قتل دست داشتند، دستگیر کردند.   عباس پوریانی، رئیس‌کل دادگستری مازندران درباره جزئیات این پرونده گفت: طبق تحقیقات انجام شده، متهمان بامداد روز حادثه وارد ویلای شخصی مقتول در یکی از روستا‌های شهرستان بابلسر شده و او را به قتل رسانده‌اند. آن‌ها سپس جسد وی را با خودروی شخصی‌اش به یکی از مناطق جنگلی آمل منتقل کردند و پس از رها کردن خودرو در پرتگاه، از آنجا متواری شدند.   او ادامه داد: مأموران پلیس آگاهی با بررسی محل، نحوه سقوط و طرز قرار گرفتن جسد، متوجه ساختگی بودن تصادف شدند و دریافتند مقتول در محل دیگری جانش را از دست داده و پیکر او به اینجا منتقل شده است.   پوریانی درباره متهمان پرونده و انگیزه آن‌ها از ارتکاب به قتل گفت: با پیگیری‌های ویژه دادستانی آمل و تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی، خودروی متهمان با رصد دقیق اطلاعاتی و استفاده از سامانه‌های پلیس، شناسایی شد و در چند عملیات جداگانه ۲ متهم به قتل و ۳ نفر دیگر که انگیزه این قتل را فراهم کرده بودند، دستگیر شدند. آن‌ها اعتراف کردند به‌دلیل اختلافات خانوادگی و مالی دست به قتل زده‌اند.   وی در ادامه گفت: اتهام یکی از متهمان مباشرت در قتل و دیگری معاونت در قتل است که همه متهمان با صدور قرار قانونی در بازداشت به‌سرمی‌برند و تحقیقات تکمیلی در این‌باره ادامه دارد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • دادگاه‌های صلح در تهران ایجاد شود
  • جزییات و شیوه قتل بازپرس ویژه و قاضی سابق در آمل
  • دستگیری ۵ نفر در ارتباط با قتل بازپرس سابق در آمل
  • دادگاه‌های صلح در تهران تشکیل می‌شود؟
  • زن خبرساز در سخنرانی رئیسی
  • مرگ مشکوک قاضی دادگستری در آمل
  • کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین خواری
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری
  • مرگ مشکوک قاضی دادگستری در مازندران | ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری